از زمان پیدایش حرفه ی حسابرسی تا به امروز،مسئولیت حسابرسان نسبت به تقلب نوسانات زیادی پیداکرده است.چیزی که هم اکنون شاهد ان هستیم افزایش مسئولیت حسابرسان نسبت به تقلب است که علت این امر به علت افزایش وگستردگی روزافزون تقلبات وطرح دعاوی جدی بر علیه حسابرسان است.در واقع حرفه حسابرسی سعی می کند بااین شیوه وعملکرد،اعتمادخود را نزد جامعه حفظ کند.
شواهد گویای آن است که موضوع تقلب در شرکتها مشکلی جدی است. این تقلبها،بویژه هنگامی که مدیران وکارکنان ارشد شرکتها مرتکب ان می شوند،معمولا زمانی از پرده بیرون می افتد که شرکتها به طور غیر منتظره دچار مشکل حاد میشوند.در این مواقع است که این سئوال مطرح می شود که حسابرسان کجا بوده اند؟
نفش حسابرسان مستقل در کشف وگزارش تقلب در شرکتها موضوعی بحث انگیز است. اظهارنظرهای حرفه ای حسابرسان متفاوت است وبه همین سبب برای کاهش فاصله انتظارات از عملکرد حسابرسی،بیشترین میزان همکاری ضرورت پیدا میکند.بررسیهای متعدد نشان داده است در حالی که سیاستمداران،دادگاهها،نشریات مالی وبسیاری دیگر،ازحسابرسانانتظارکشف وگزارش کردن تقلبات را دارند،حرفه حسابرسی به طور عمومی مسئولیتهای خودرادر این زمینه کاهش داده وبر این نکته تاکید میکند که کشف تقلبات از مسئولیتهای مدیران است وحسابرسی برای این نقش برنامه ریزی نشده وغیر قابل اتکاست.
در کشورهای پیشرفته ی جهان همه چیز از جمله تقلب وراهکارهای ان مبارزه با تقلب نیزتوسعه یافته است،بانگاهی به امارهای بین المللی بیانگر این موضوع است است که به مسئله ی مبازره با تقلب واستفاده از روشهای پیشگیرانه و اموزش توجه خاصی شده است و همین توجه خاص باعث کاهش چشمگیر تقلب وفساد مالی گردیده است. یکی ازرویدادهای پیشگیرانه از تقلب ،افشای فسادهای مالی وبرخورد سختگیرانه با مرتکبین فساد وپیش بینی جرایم سنگین برای انان است.در پاسخ به رسوایی شرکتهای بزرگی چون انرون، گلوبال کروسینگ ،تیکو،ورلد کام وآدلفیا،انجمن حسابداران رسما امریکا بیانیه ای به شرح ذیل منتشر نمود:
این مقاله به یکی از مباحث مهم مدیریت سود، یعنی هموارسازی سود می پردازد.به طور کلی هموارسازی سود عبارت است از اعمال نظر مدیریت شرکت در تقدم و تاخر ثبت حسابداری هزینه ها و درامدها و یا به حساب گرفتن هزینه ها یا انتقال انها به سال های بعد به طوری که باعث شود شرکت در طول چند سال مالی متوالی از روند سودبدون تغییرات عمده برخوردار باشد.هدف مدیریت این است که شرکت را در نظر سرمایه گذاران و بازار سرمایه با ثبات و پویا نشان دهد.در این مقاله به روش های هموارسازی سود از یک طرف و از طرف دیگر به سازوکارهایی از قبیل ویژگی های کیفی اطلاعات و افشاء بیشتر باعث می شود مدیریت شرکت در فرایند هموارسازی موفق نباشد می پردازد .
هموارسازی سود و انگیزه های آن
یکی از اهداف اولیه مدیریت سود حفظ اعتبار شرکت است چرا که اعتبار باعث می شود شرکت کارا و پویا به حساب اید.کسب جایگاهی مناسب در میان رقبا و بازار سرمایه باعث می شود سرمایه گذاران و اعتباردهندگان نسبت به شرکت نظر مساعدتری داشته باشند و شرکت از صرف هزینه های بیشتر در رقابت با سایر شرکت های مشابه بی نیاز شود و با هزینه ی کمتر اعتبار و وام دریافت کند.
مهم ترین انگیزه ی هموارسازی سود این باور است که شرکت هایی که روند سود مناسبی دارند و سود ان ها دچار تغییرات عمده نمی شود نسبت به شرکت های مشابه ارزش بیشتری دارند.هموارسازی باعث بالا رفتن ارزش سهام شرکت در بورس و جذب سرمایه گذاران بالقوه برای ان می شود.نتایج تحقیقی در مورد 358 شرکت پذیرفته شده در بورس امریکا نشان داد که شرکت هایی که سود انها دچار تغییرات زیادی در طول سالهای قبل نبوده دارای ارزش سهام بالاتری هستند و در مقایسه با شرکت هایی مشابه بدهی کمتری دارند.
سایر انگیزه هایی که باعث می شود مدیران در پی هموارسازی سود باشند عبارتند از:
1- دریافت پاداش های مدیریتی بیشتر به خاطر بالا بودن ارزش سهام:
وقتی سهام شرکت در بورس نسبت به شرکت های مشابه ارزش بیشتری داشته باشد مدیران توقع دریافت پاداش بیشتری دارند.
2- پرداخت بهره کمتر در استقراض از موسسات اعتباری و بانک ها:
هموارسازی سود شرکت را در حال رشد نشان می دهد و این خود نمایانگر ریسک کمتر در مورد این شرکت است و به ان امکان می دهد با نرخ بهره ی پایین تری از موسسات اعتباری و بانک ها وام بگیرد و نقدینگی حاصل از بهره ی کمتر می تواند یکی از منابع مالی شرکت برای توسعه ی ان باشد.
3- جذب سرمایه:
روند رشد شرکت در تصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتباردهندگان موثر است زیرا ان ها معتقدند این شرکتها ریسک کمتری دارند و برای سرمایه گذاری بهترند.
حسابرسی یعنی بازرسی جستجو گرانه مدارک حسابداری و سایر شواهد زیر بنای صورتهای مالی .حسابرسان از راه کسب آگاهی از سیستم کنترل داخلی و بازرسی مدارک،مشاهده داراییها،پرسش از منابع داخل و خارج شرکت و اجرای سایر روشهای رسیدگی ،شواهد لازم را برای تعیین این که صورتهای مالی، تصویری مطلوب و به نسبت کامل از وضعیت مالی شرکت و فعالیتهای آن در طول دوره مورد رسیدگی ارائه می کند یا خیر،گردآوری می کنند.
یااینکه حسابرسی فرایندی است منظم و با قاعده جهت جمع آوری و ارزیابی بیطرفانه شواهد درباره ادعاهای مربوط به فعالیتها و وقایع اقتصادی،به منظور تعیین درجه انطباق این ادعاها با معیارهای از پیش تعیین شده و گزارش به افراد ذینفع.
سال نو مبارک
سال اقتصاد و فرهنگ ، با عزم ملی و مدیریت جهادی گرامی باد
مفاهيم سود در سطح عمل(نحوه استفاده از آن توسط استفاده كنندگان)
مفاهیم سود در سطح عمل به فرآیندهای تصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان، واکنش قیمت اوراق بهادار نسبت به سود گزارش شده، تصمیمات مدیریت درباره مخارج سرمایه ای و واکنش مدیریت و حسابداران نسبت به سود مربوط است. تحقیقات رفتاری انجام شده در حسابداری نیز با موارد فوق مرتبط است.
ü مفاهيم سود در سطح عمل، به موارد زير مربوط است:
ï فرايندهاي تصميمگيري سرمايهگذاران و اعتبار دهندگان
ï واكنش قيمت اوراق بهادار در بازار سرمايه نسبت به سود گزارش شده
ï تصميمات مديريت درباره مخارج سرمايهاي
ï واكنش مديريت و حسابداران نسبت به سود
سود به عنوان وسيلهاي براي پيشبيني:سرمايهگذاران، اعتبار دهندگان و ساير استفاده كنندگان به ارزيابي خالص جريان ورود وجه نقد دورههاي آتي ارزيابي كنند، اما غالباً سود و شاخصه هاي خاص براي ارزيابي توان سودآوري، پيشبيني سودهاي آتي، ويا ارزيابي مخاطره سرمايهگذاران يا اعطاي وام و اعتبار به واحد انتفاعي استفاده مي كنند. بنابراين، فرض بر اين است كه ارتباطي بين سود گزارش شده و گردش وجوه نقد، شامل توزيع وجه نقد ميان سهامداران، وجود دارد.(هيات تدوين استانداردهاي مالي)
× به همين دليل سرمايه گذاران انتظارات مربوط به سودهاي آتي واحد انتفاعي را در كانون توجه خود قرار دهند.
× پژوهشگران كوشش كردهاند كه شواهدي را درباره فرض هيات ، بدست آورند.
× اطلاعات سود سهام پیش بینی توزیع سود سهام در اینده
× پیش بینی قیمت آتی سهام
× بهمين دليل است كه : اطلاعات مرتبط با پيشبينيهاي سود در مقايسه با پيشبيني توزيع سود سهام در كوتاهمدت، به منظور پيشبيني قيمت آتي سهام در بازار، مربوطتر فرض شده است.
×
آيا اطلاع از سودهاي گذشته، به پيشبيني سودهاي آتي و همچنين ارزش جاري واحد انتفاعي كمك ميكند؟
× در يكي از تحقيقات نتيجهگيري شده است كه :
سودهاي گذشته محاسبه شده بر اساس ارزشهاي تاريخي، در مقايسه با سودهاي گذشته محاسبه شده بر اساس ارزشهاي جاري به منظور پيشبيني ارزشهاي آتي مناسبتر است. ضمناً سودهاي محاسبه شده به دو روش بالا، نسبت به سودهاي محاسبه شده بر مبناي ارقام تعديل شده بواسطه تغيير سطح قيمتها، مرجح ميباشد. در هر صورت، بررسي مزبور پيشنهاد ميكند كه هر دو مفهوم سود در پيشبيني ارزشهاي آتي، بخصوص در يك صنعت پايه، ميتواند مفيد واقع شود.
بسياري از سرمايهگذاران بر اين باورند كه پيشبيني سودهاي آتي در ارزيابي قيمت سهام به هنگام تصميمات خريد و فروش مؤثرند و نويسندگان زيادي، ارائه سود به نحوي كه پيشبينيهاي آتي سود را ممكن سازد، را پيشنهاد كردهاند.
تصميمگيري مديريت:مديران نيز از اطلاعات صورت هاي مالي براي كنترل و تصميمگيري مناسب استفاده مي كنند.
v البته مديران به جريانات نقدي فعلي و آتي اهميت بيشتري نسبت به پيشبيني توزيع سود سهام آتي ميدهند.
v ولي بايدتوجه كافي به اختياري بودن تخصيصها و مقابله هزينهها با درآمد فروش مبذول شود .
مفاهيم سود:
دیدگاه ساختاری: بررسي سود از مجراي قوانين و مقررات
دیدگاه تفسیری:بررسي سود از مجراي رابطه اي كه اين عدد با واقعيت هاي اقتصادي دارد
دیدگاه رفتاری:بررسي سود با توجه به روشي كه سرمايه گذاران آن را به كار مي برند
استفاده از چند مفهوم مناسب در گزارشگری سود:
Ø موارد استفاده متعدد از سود خالص
Ø تنوع نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان
داشتن هدف هاي مختلف در ارائه گزارش موجب مي شود كه براي سود خالص تعريف هاي مختلفي ارائه شود و مخاطبان مختلف مورد خطاب قرار گيرند
برخي از انتقادهاي وارده به سود حسابداري، در شكل سنتي آن:
þ مفهوم سود حسابداري تاكنون به وضوح فرموله نشدهاست
þ مبناي نظري (تئوريك) بلند مدتي براي محاسبه و ارائه سود حسابداري وجود ندارد
þ اصول پذيرفته شدهي حسابداري، عدم ثبات روش اندازهگيري سود دورهاي را در شركتهاي مختلف مجاز ميشمارد
þ تغيير سطح قيمتها، معناي سود محاسبه شده بر مبناي ارزشهاي تاريخي را تغيير دادهاست
þ ساير اطلاعات، درمقايسه باسود حسابداري،ممكن است براي تصميمگيريهاي سرمايهگذاران و سهامداران مفيدتر باشد
پيشنهادهاي مختلفي نيز براي حل اين مسائل ارائه شدهاست:
Ø تاكيد بر اطلاعات مربوط به معاملات و فرايند حسابداري تعهدي به منظور بهبود محاسبه و گزارش سود حسابداري
Ø برخي معتقند مفهوم سود عملياتي را مي توان بعنوان شاخصي از توان واحد انتفاعي براي توزيع سودسهام استفاده كرد
Ø يك ديدگاه اين است كه پيشرفتهاي آينده در تئوري حسابداري در گرو توافق در مورد مفهومي از سود است، كه بر سود اقتصادي منطبق باشد
Ø برخي از نويسندگان معتقدند كه، براي مقاصد مختلف بايد چندين سود اندازهگيري و گزارش گردد
Ø نظر به اينكه، تمامي معيارهاي سود با نواقصي همراه است، لازم است معيارهاي ديگري از فعاليتهاي اقتصادي مد نظر قرار گيرد
تاریخچه حسابداری محیط زیست
از اواسط دهه 70 میلادی شرکتهای صنعتی با مفهوم گزارشگری بدهیهای زیستمحیطی روبهرو شدند. شرکتهای یادشده، نخست تمایلی به افشای زیانهای وارد به محیط زیست در صورتهای مالی خود نداشتند، اما بر اثر مرور زمان و افزایش میزان خسارتها، شرکتها ناگزیر بهرعایت این مسائل شدند. در سال 1975 هیئت تدوین استانداردهای حسابداری نشریه شماره 5 را تحت عنوان حسابداری رویدادهای احتمالی ، جهت کمک به شناسایی این وضعیت منتشر کرد که میبایست خسارتهای احتمالی به محیط زیست (درصورت محتمل بودن وقوع و قابل براورد بودن مبلغ زیان) درصورتهای مالی گزارش شود. بدهیهای جبران خسارتهای وارد به محیط زیست بهعنوان زیان احتمالی شناخته میشد، اما بهدلیل مشکلات آینده که در براورد میزان این زیانها وجود داشت شرکتها و صنایع مختلف رویههای متفاوتی را جهت براورد این زیانها بهکار میبردند، بهطوری که هیچ شرکتی بدرستی از رهنمود مزبور پیروی نمیکرد. بنابراین نیاز به اصلاح و تدوین رهنمود جدیدی احساس میشد. در سال 1976، تفسیر شماره 14 توسط هیئت تدوین استانداردهای حسابداری تحت عنوان براورد مبلغ یک زیان منتشر شد ولی هیچگونه اظهارنظری در مورد بهتاخیر انداختن ثبت هزینههای زیستمحیطی نکرد. خسارتهای ضایعات به منابع، منجر به افزایش تقاضای جامعه جهت برقراری قانون در این مورد شد. کنگره امریکا در پاسخ به این موضوع قانون حفاظت و بازیافت منابع محیط زیست را در سال 1976 میلادی به تصویب رساند، اما این قانون نیز نتوانست کاری از پیش ببرد. بنابراین دومین قانون فدرال تحت عنوان قانون جامع مسئولیت، غرامت و بدهی محیط زیست در سال 1980 میلادی تصویب شد. براساس این قانون 6/1 میلیارد دلار وجوه سپرده برای هزینههای پاکسازی مکانهایی که به محیط زیست خسارت وارد میکنند اختصاص داده شد. مکانهای ایجاد خسارت توسط سازمان حفاظت محیط زیست ایالات متحد تجزیه و تحلیل و بررسی میشدند. ابتدا سازمان در سال 1981 میلادی بیش از 30000 مکان را برای بررسی انتخاب کرد. مکانها بر اساس خسارت بالقوه ضایعات و اهمیت آنها، درجهبندی و در فهرست اولویتهای ملی برای انجام اصلاحات زیستمحیطی ثبت میشد. مراحل کار سازمان حفاظت محیط زیست شامل ارزیابی میزان خسارت هر مکان و امکانسنجی رویههای بهسازی و تعیین مخارج هر رویه و ارزیابی قابلیت اجرای رویهها بود. در مرحله بعد، سازمان به بررسی شیوه پاکسازی میپرداخت؛ مثلا" تعیین استاندارد برای پاکسازی را بررسی و در نهایت شیوه پاکسازی را پیشنهاد میکرد. در سال 1990 میلادی، هیئت تدوین استانداردهای حسابداری نشریه شماره 8-90 تحت عنوان سرمایهای کردن هزینههای آلودگی محیط زیست را منتشر کرد. هیئت به این نتیجه رسید که مخارج بدهیهای محیط زیست باید بر اساس طرحی مشخص جهت کاهش آلودگی تعیین شود.
نحوه برخورد با هزینههای محیط زیست
وقتی برای موسسهای هزینه زیستمحیطی معینی در دوره جاری، محتمل میشود، باید برای کدام دورة حسابداری هزینه شود؟ آیا باید سرمایهای تلقی گردد یا هزینه یا تعدیل دوره قبل؟ در این قسمت به شناسایی و اندازهگیری این موضوع میپردازیم. هزینههای محیط زیست در این تحقیق شامل موارد زیر است: الف) هزینههای اقدامات زیستمحیطی، و ب) زیانهای محیط زیست. هزینههای زیستمحیطی یک دوره معین ممکن است در نتیجه مخارج جاری یا مورد انتظار آینده یک دارایی یا خدمت، ایجاد شده باشد یا در نتیجه دارایی یا خدمت نباشد (که زیان محسوب میشود). هزینه زیستمحیطی که در نتیجه مخارج جاری ایجاد میشود بهوضوح در صورتهای مالی شناسایی خواهد شد. هزینه محیط زیست که در نتیجه مخارج آینده مورد انتظار محتمل میشود، زمانی در صورتهای مالی شناسایی خواهد شد که دارای معیارهای شناسایی بدهی باشد (این معیارها در مبحث بعد ارائه خواهد شد). در صورتی که هزینه زیستمحیطی ناشی از تغییر در براورد باشد، مطابق با استانداردهای مربوط به تغییر در براورد با آن برخورد میشود. اگر هزینهای که بهتازگی شناسایی شده تغییر در براورد نباشد، بررسی منافع اقتصادی مخارج با توجه به اینکه در چه دورهای منفعت داشته یا منافعش شناسایی خواهد شد، ضروری است. استانداردهای فعلی حسابداری و اصول اساسی چارچوب گزارشگری مالی موجود تعیین میکنند که چه هزینههایی باید برای دورههای قبل، دوره جاری و دورههای آینده در نظر گرفته شوند.
هزینههای محیط زیست که برای دوره قبل در نظر گرفته میشوند
هزینه زیستمحیطی شناسایی شده در دوره جاری که برای پاکسازی یا پرداخت جریمه تحمل شده است ممکن است بهخاطر خسارت به محیط زیست در دوره یا دورههای قبل باشد. پس این هزینه باید برای دوره یا دورههای قبل در نظر گرفته شود
منشأ و تاریخچه هزینه یابی هدف:
در دهه ۱۹۶۰ رشد صنایع مختلف همگام با توسعه ماشینی شدن شتاب بیشتری گرفت. در آن زمان تقاضا برای محصولات شگفت آور بود و كانون توجه مدیریت هزینه بر مراحل تولید متمركز قرار داشت و از این رو هزینه یابی استاندارد ابزار اصلی كنترل هزینه شمرده می شد. در اوایل دهه ۱۹۷۰، اشباع بازار و بالا رفتن سطح زندگی مردم شركت ها را مجبور به تولید محصولات متنوع با ویژگیهای متفاوت نمود و با استفاده از امكانات جدید چرخه عمر محصولات به نفع محصولات بهتر و جدیدتر دائما كوتاه تر شده و از این رو اهمیت مدیریت هزینه را در مرحله برنامه ریزی و طراحی افزایش داد.
پیش تر هزینه یابی هدف به عنوان فن هزینه یابی فراگیر تولیدكنندگان ژاپنی را جذب خود كرده بود و هزینه یابی هدف اولین بار در دهه ۱۹۶۰ در شركت اتومبیل سازی تویوتابرای برنامه ریزی هزینه تولید یك خودرو به مبلغ ۱۰۰۰ دلار و در واكنش به شرایط دشوار بازار پا به عرصه وجود گذاشته بود. در آن زمان بازارهای آسیا انباشته از محصولات شركتهای غربی بود و مؤسسه های ژاپنی نیز با كمبود منافع و مهارتهای مورد نیاز برای توسعه مفاهیم فنون و ابزارهای لازم برای رسیدن به رقیب پر قدرت خود در زمینه هایی چون كیفیت، هزینه و كارآیی روبرو بودند. بسیاری از شركت های ژاپنی به این نتیجه رسیدند كه فعالیتهای چند وجهی در تولید، آنگونه كه شركتهای غربی به كار می برند می تواند با اصلاحاتی به صورتی اثر بخش به كار گرفته شود. آنان بر این عقیده بودند كه در هم آمیختن كاركنان بازاریابی، مهندسی، مالی، تولیدی و برنامه ریزی در یك گروه تخصصی منافع متعددی دارد. این گروه ها می توانستندروشها و فنون جدیدی برای طراحی و ایجاد محصولات جدید در معرض آزمایش قرار دهند و در جهت افزایش یكپارچگی بین فعالیتهای بالا دستی در عملیات شركت، تلاش كنند. هزینه یابی هدف از چنین محیطی پدید آمد. مجموعه ای از ابزار تخصصی شامل تحلیل عملیات، مهندسی ارزشها، تحلیل ارزشها و مهندسی همزمان برای تكمیل هزینه های هدف معرفی شد و این امر شركتهای ژاپنی را در زمینه های طراحی و ایجاد محصول در موقعیتی شاخص و اثر بخش قرار داد. تنها بعد از این تحولات بود كه شركت های اروپایی و آمریكایی به ارزش هزینه یابی هدف پی بردند.
● تعریف هزینه های هدف:
هزینه یابی هدف به عنوان یك مقوله استراتژیك در مدیریت هزینه است كه بحث اصلی آن برآرود هزینه برای محصول یا خدمت می باشد كه بر اساس آن پس از فروش محصول یا ارائه خدمات، شركت به درآمد بر مبنای هدف (درآمد مطلوب) دست می یابد.
در حقیقت هزینه یابی هدف رویكرردی است برای رسیدن به بهای محصول یا خدمات در شرایطی كه قیمت بر اساس رقابت تعیین می شود و سود مورد انتظار از پیش تعیین شده است. بنابراین در معادله كلی (بهای تمام شده-فروش=سود)، فروش و سود از پیش تعیین شده و قطعی فرض می شود. لذا باید هزینه و بهای تمام شده را به سطحی رساند كه با فرض قیمت از پیش تعیین شده فروش و حداقل سود انتظاری، هزینه ها از سطح و میزان پیش بینی شده فزونی نیابد. آنچه كار مدیریت بنگاه را در این معادله دشوارتر می سازد این است كه كاهش و كنترل هزینه ها باید با حفظ و حتی گاهی ارتقاء كیفیت نیز همراه باشد. به همین لحاظ می گویند، هزینه یابی هدف بخشی از فرایند مدیریت جامع برای بقاء سازمان در محیط رقابت فزاینده است.
در یك تعریف كلی می توان گفت هزینه یابی هدف رویكردی است سازمند برای تعیین اینكه یك محصول مورد نظر با كیفیت و قابلیت كاركرد مشخص، با چه بهایی باید تولید شود تا بتوان سود مورد انتظار را در قیمت فروش پیش بینی شده تحصیل كرد. در این تعریف این نكته اهمیت دارد كه در آن تأكید شده است كه هزینه یابی هدف چیزی است بسیار فراتر از فنون حسابداری مدیریت در واقع هزینه یابی هدف بخش مهمی از فرایند مدیریت جامع است كه هدف آن كمك به سازمان برای بقا در محیط رقابت فزاینده است. در این معنی، عبارت هزینه یابی هدف اسم بی مسمایی است: این سیستم به دنبال هزینه یابی محصول نیست بلكه به عنوان یك فن مدیریتی در پی كاهش هزینه های چرخه عمر محصول است.
كايزن تركيبي دو كلمه اي از يك مفهوم ژاپني است كه تعريف آن تغيير به سمت بهتر شدن يا بهبود مستمر و تدريجي است. در واقع كايزن بر اين فلسفه استوار است كه براي ايجاد بهبود در سازمان ها لازم نيست به دنبال تغييرات انفجاري يا ناگهاني باشيم ، بلكه هر نوع بهبود يا اصلاح به شرط آنكه پيوسته و مداوم باشد، ارتقاي بهره وري را در سازمان ها به ارمغان خواهد آورد.
KAI + ZEN = KAIZEN
بهبود مستمر و تدريجي با بهره گيري از مشاركت كاركنان
× حسابداری درآمد ملی [1]
حسابداری درآمد ملی مقیاسی از اقتصاد کلان [2] می باشد که می تواند اطلاعاتی در مورد اندازه کیفیت و ارزش منابع مصرف شده ملت و یا یک قوم برای هر دو گروه منابعی اعم از قابل تجدید و غیر قابل تجدید ارائه کند .در این زمینه حسابداری زیست محیطی حسابداری منابع طبیعی نیز نامیده می شود.
× حسابداری مالی[3]
حسابداری مالی شرکت را قادر می سازد تا گزارش های مالی برای استفاده سرمایه گذاران ، اعتباردهند گان و دیگر گروه ها تهیه کند . شرکت ها از طریق گزارش های فصلی یا سالانه اطلاعاتی در مورد وضعیت مالی و عملکرد شرکت برای استفاده عموم ارائه می کنند. مبنای تهیه این نوع گزارش ها اصول پذیرفته شده حسابداری ( GAAP ) است حسابداری زیست محیطی در این زمینه به برآورد بدهی های زیست محیطی و هزینه های قابل ملاحظه آن ( از نظر مالی ) و گزارشگری عمومی آنها اشاره دارد.
× حسابداری مدیریت [4]
حسابداری مدیریت فرآیند شناسایی ، گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات برای اهداف درون سازمانی است . اطلاعات گرد آوری شده در سیستم حسابداری مدیریت برای برنامه ریزی ، ارزیابی عملکرد و مقاصد کنترلی به کار برده می شود . برخلاف حسابداری مالی که متاثر از اصول پذیرفته شده حسابداری است حسابداری مدیریت براساس نیاز و هدف به کار گیری آن در شرکت های مختلف متفاوت است .سیستم رسمی مدیریت زیست محیطی ممکن است مایل باشند که به حسابداری محیط زیست نیز رسمیت بخشند زیرا این موضوعابزار حمایتی برای گرفتن تصمیم های منطقی در این شرکت هااست.