سال نو مبارک
سال اقتصاد و فرهنگ ، با عزم ملی و مدیریت جهادی گرامی باد
مفاهيم سود در سطح عمل(نحوه استفاده از آن توسط استفاده كنندگان)
مفاهیم سود در سطح عمل به فرآیندهای تصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان، واکنش قیمت اوراق بهادار نسبت به سود گزارش شده، تصمیمات مدیریت درباره مخارج سرمایه ای و واکنش مدیریت و حسابداران نسبت به سود مربوط است. تحقیقات رفتاری انجام شده در حسابداری نیز با موارد فوق مرتبط است.
ü مفاهيم سود در سطح عمل، به موارد زير مربوط است:
ï فرايندهاي تصميمگيري سرمايهگذاران و اعتبار دهندگان
ï واكنش قيمت اوراق بهادار در بازار سرمايه نسبت به سود گزارش شده
ï تصميمات مديريت درباره مخارج سرمايهاي
ï واكنش مديريت و حسابداران نسبت به سود
سود به عنوان وسيلهاي براي پيشبيني:سرمايهگذاران، اعتبار دهندگان و ساير استفاده كنندگان به ارزيابي خالص جريان ورود وجه نقد دورههاي آتي ارزيابي كنند، اما غالباً سود و شاخصه هاي خاص براي ارزيابي توان سودآوري، پيشبيني سودهاي آتي، ويا ارزيابي مخاطره سرمايهگذاران يا اعطاي وام و اعتبار به واحد انتفاعي استفاده مي كنند. بنابراين، فرض بر اين است كه ارتباطي بين سود گزارش شده و گردش وجوه نقد، شامل توزيع وجه نقد ميان سهامداران، وجود دارد.(هيات تدوين استانداردهاي مالي)
× به همين دليل سرمايه گذاران انتظارات مربوط به سودهاي آتي واحد انتفاعي را در كانون توجه خود قرار دهند.
× پژوهشگران كوشش كردهاند كه شواهدي را درباره فرض هيات ، بدست آورند.
× اطلاعات سود سهام پیش بینی توزیع سود سهام در اینده
× پیش بینی قیمت آتی سهام
× بهمين دليل است كه : اطلاعات مرتبط با پيشبينيهاي سود در مقايسه با پيشبيني توزيع سود سهام در كوتاهمدت، به منظور پيشبيني قيمت آتي سهام در بازار، مربوطتر فرض شده است.
×
آيا اطلاع از سودهاي گذشته، به پيشبيني سودهاي آتي و همچنين ارزش جاري واحد انتفاعي كمك ميكند؟
× در يكي از تحقيقات نتيجهگيري شده است كه :
سودهاي گذشته محاسبه شده بر اساس ارزشهاي تاريخي، در مقايسه با سودهاي گذشته محاسبه شده بر اساس ارزشهاي جاري به منظور پيشبيني ارزشهاي آتي مناسبتر است. ضمناً سودهاي محاسبه شده به دو روش بالا، نسبت به سودهاي محاسبه شده بر مبناي ارقام تعديل شده بواسطه تغيير سطح قيمتها، مرجح ميباشد. در هر صورت، بررسي مزبور پيشنهاد ميكند كه هر دو مفهوم سود در پيشبيني ارزشهاي آتي، بخصوص در يك صنعت پايه، ميتواند مفيد واقع شود.
بسياري از سرمايهگذاران بر اين باورند كه پيشبيني سودهاي آتي در ارزيابي قيمت سهام به هنگام تصميمات خريد و فروش مؤثرند و نويسندگان زيادي، ارائه سود به نحوي كه پيشبينيهاي آتي سود را ممكن سازد، را پيشنهاد كردهاند.
تصميمگيري مديريت:مديران نيز از اطلاعات صورت هاي مالي براي كنترل و تصميمگيري مناسب استفاده مي كنند.
v البته مديران به جريانات نقدي فعلي و آتي اهميت بيشتري نسبت به پيشبيني توزيع سود سهام آتي ميدهند.
v ولي بايدتوجه كافي به اختياري بودن تخصيصها و مقابله هزينهها با درآمد فروش مبذول شود .
مفاهيم سود:
دیدگاه ساختاری: بررسي سود از مجراي قوانين و مقررات
دیدگاه تفسیری:بررسي سود از مجراي رابطه اي كه اين عدد با واقعيت هاي اقتصادي دارد
دیدگاه رفتاری:بررسي سود با توجه به روشي كه سرمايه گذاران آن را به كار مي برند
استفاده از چند مفهوم مناسب در گزارشگری سود:
Ø موارد استفاده متعدد از سود خالص
Ø تنوع نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان
داشتن هدف هاي مختلف در ارائه گزارش موجب مي شود كه براي سود خالص تعريف هاي مختلفي ارائه شود و مخاطبان مختلف مورد خطاب قرار گيرند
برخي از انتقادهاي وارده به سود حسابداري، در شكل سنتي آن:
þ مفهوم سود حسابداري تاكنون به وضوح فرموله نشدهاست
þ مبناي نظري (تئوريك) بلند مدتي براي محاسبه و ارائه سود حسابداري وجود ندارد
þ اصول پذيرفته شدهي حسابداري، عدم ثبات روش اندازهگيري سود دورهاي را در شركتهاي مختلف مجاز ميشمارد
þ تغيير سطح قيمتها، معناي سود محاسبه شده بر مبناي ارزشهاي تاريخي را تغيير دادهاست
þ ساير اطلاعات، درمقايسه باسود حسابداري،ممكن است براي تصميمگيريهاي سرمايهگذاران و سهامداران مفيدتر باشد
پيشنهادهاي مختلفي نيز براي حل اين مسائل ارائه شدهاست:
Ø تاكيد بر اطلاعات مربوط به معاملات و فرايند حسابداري تعهدي به منظور بهبود محاسبه و گزارش سود حسابداري
Ø برخي معتقند مفهوم سود عملياتي را مي توان بعنوان شاخصي از توان واحد انتفاعي براي توزيع سودسهام استفاده كرد
Ø يك ديدگاه اين است كه پيشرفتهاي آينده در تئوري حسابداري در گرو توافق در مورد مفهومي از سود است، كه بر سود اقتصادي منطبق باشد
Ø برخي از نويسندگان معتقدند كه، براي مقاصد مختلف بايد چندين سود اندازهگيري و گزارش گردد
Ø نظر به اينكه، تمامي معيارهاي سود با نواقصي همراه است، لازم است معيارهاي ديگري از فعاليتهاي اقتصادي مد نظر قرار گيرد
تاریخچه حسابداری محیط زیست
از اواسط دهه 70 میلادی شرکتهای صنعتی با مفهوم گزارشگری بدهیهای زیستمحیطی روبهرو شدند. شرکتهای یادشده، نخست تمایلی به افشای زیانهای وارد به محیط زیست در صورتهای مالی خود نداشتند، اما بر اثر مرور زمان و افزایش میزان خسارتها، شرکتها ناگزیر بهرعایت این مسائل شدند. در سال 1975 هیئت تدوین استانداردهای حسابداری نشریه شماره 5 را تحت عنوان حسابداری رویدادهای احتمالی ، جهت کمک به شناسایی این وضعیت منتشر کرد که میبایست خسارتهای احتمالی به محیط زیست (درصورت محتمل بودن وقوع و قابل براورد بودن مبلغ زیان) درصورتهای مالی گزارش شود. بدهیهای جبران خسارتهای وارد به محیط زیست بهعنوان زیان احتمالی شناخته میشد، اما بهدلیل مشکلات آینده که در براورد میزان این زیانها وجود داشت شرکتها و صنایع مختلف رویههای متفاوتی را جهت براورد این زیانها بهکار میبردند، بهطوری که هیچ شرکتی بدرستی از رهنمود مزبور پیروی نمیکرد. بنابراین نیاز به اصلاح و تدوین رهنمود جدیدی احساس میشد. در سال 1976، تفسیر شماره 14 توسط هیئت تدوین استانداردهای حسابداری تحت عنوان براورد مبلغ یک زیان منتشر شد ولی هیچگونه اظهارنظری در مورد بهتاخیر انداختن ثبت هزینههای زیستمحیطی نکرد. خسارتهای ضایعات به منابع، منجر به افزایش تقاضای جامعه جهت برقراری قانون در این مورد شد. کنگره امریکا در پاسخ به این موضوع قانون حفاظت و بازیافت منابع محیط زیست را در سال 1976 میلادی به تصویب رساند، اما این قانون نیز نتوانست کاری از پیش ببرد. بنابراین دومین قانون فدرال تحت عنوان قانون جامع مسئولیت، غرامت و بدهی محیط زیست در سال 1980 میلادی تصویب شد. براساس این قانون 6/1 میلیارد دلار وجوه سپرده برای هزینههای پاکسازی مکانهایی که به محیط زیست خسارت وارد میکنند اختصاص داده شد. مکانهای ایجاد خسارت توسط سازمان حفاظت محیط زیست ایالات متحد تجزیه و تحلیل و بررسی میشدند. ابتدا سازمان در سال 1981 میلادی بیش از 30000 مکان را برای بررسی انتخاب کرد. مکانها بر اساس خسارت بالقوه ضایعات و اهمیت آنها، درجهبندی و در فهرست اولویتهای ملی برای انجام اصلاحات زیستمحیطی ثبت میشد. مراحل کار سازمان حفاظت محیط زیست شامل ارزیابی میزان خسارت هر مکان و امکانسنجی رویههای بهسازی و تعیین مخارج هر رویه و ارزیابی قابلیت اجرای رویهها بود. در مرحله بعد، سازمان به بررسی شیوه پاکسازی میپرداخت؛ مثلا" تعیین استاندارد برای پاکسازی را بررسی و در نهایت شیوه پاکسازی را پیشنهاد میکرد. در سال 1990 میلادی، هیئت تدوین استانداردهای حسابداری نشریه شماره 8-90 تحت عنوان سرمایهای کردن هزینههای آلودگی محیط زیست را منتشر کرد. هیئت به این نتیجه رسید که مخارج بدهیهای محیط زیست باید بر اساس طرحی مشخص جهت کاهش آلودگی تعیین شود.
نحوه برخورد با هزینههای محیط زیست
وقتی برای موسسهای هزینه زیستمحیطی معینی در دوره جاری، محتمل میشود، باید برای کدام دورة حسابداری هزینه شود؟ آیا باید سرمایهای تلقی گردد یا هزینه یا تعدیل دوره قبل؟ در این قسمت به شناسایی و اندازهگیری این موضوع میپردازیم. هزینههای محیط زیست در این تحقیق شامل موارد زیر است: الف) هزینههای اقدامات زیستمحیطی، و ب) زیانهای محیط زیست. هزینههای زیستمحیطی یک دوره معین ممکن است در نتیجه مخارج جاری یا مورد انتظار آینده یک دارایی یا خدمت، ایجاد شده باشد یا در نتیجه دارایی یا خدمت نباشد (که زیان محسوب میشود). هزینه زیستمحیطی که در نتیجه مخارج جاری ایجاد میشود بهوضوح در صورتهای مالی شناسایی خواهد شد. هزینه محیط زیست که در نتیجه مخارج آینده مورد انتظار محتمل میشود، زمانی در صورتهای مالی شناسایی خواهد شد که دارای معیارهای شناسایی بدهی باشد (این معیارها در مبحث بعد ارائه خواهد شد). در صورتی که هزینه زیستمحیطی ناشی از تغییر در براورد باشد، مطابق با استانداردهای مربوط به تغییر در براورد با آن برخورد میشود. اگر هزینهای که بهتازگی شناسایی شده تغییر در براورد نباشد، بررسی منافع اقتصادی مخارج با توجه به اینکه در چه دورهای منفعت داشته یا منافعش شناسایی خواهد شد، ضروری است. استانداردهای فعلی حسابداری و اصول اساسی چارچوب گزارشگری مالی موجود تعیین میکنند که چه هزینههایی باید برای دورههای قبل، دوره جاری و دورههای آینده در نظر گرفته شوند.
هزینههای محیط زیست که برای دوره قبل در نظر گرفته میشوند
هزینه زیستمحیطی شناسایی شده در دوره جاری که برای پاکسازی یا پرداخت جریمه تحمل شده است ممکن است بهخاطر خسارت به محیط زیست در دوره یا دورههای قبل باشد. پس این هزینه باید برای دوره یا دورههای قبل در نظر گرفته شود