مالیات بر ارزش افزوده (VAT)، مالیاتی است بر مصرف که بر ارزش اضافه شده کالا در جریان تولید (تفاوت قیمت نهایی و قیمت کالاهای به کار رفته در تولید آن کالا) بسته میشود. تفاوت این مالیات با مالیات بر فروش (GST) این است که در مالیات بر فروش بر عکس مالیات بر ارزش افزوده، در هر مرحله بر روی ارزش کلی کالا مالیات بسته میشود.
لازمه اجرای صحیح هر قانون، دقیق، غیرمبهم، جامع و مانع بودن مواد قانونی آن است. به همین علت اهمیت دقت نظر در مرحله نگارش قانون و بررسی همه جانبه شرایط حاکم بر قانون در مرحله قانوننویسی مشخص میشود چرا که کوچکترین بیتوجهی یا سهلانگاری در این مرحله، موجب بروز مشکل در مرحله اجرای قانون شده و طبیعتا برای رفع مشکلات اینچنینی نیاز به صدور بخشنامههای مختلف توسط مراجع ذیصلاح ایجاد میشود. به همین علت است که در مورد بسیاری از قوانین (به عنوان مثال قانون مالیاتهای مستقیم)، چند دهبرابر حجم قانون مربوطه، رویه و بخشنامه وجود دارد و طبعا استفادهکننده از قانون مجبور میشود علاوه بر قانون به کلیه بخشنامههای مربوطه نیز تسلط داشته باشد. بخشنامههایی که بسیاری از آنها ناسخ و منسوخ همدیگر هستند.
در چند ماه اخیر و با تصویب نهایی قانون مالیات بر ارزش افزوده نظرات متعددی در مورد این قانون ابراز شده است. لیکن اکثر این اظهارنظرها در رابطه با ماهیت و روش اجرای آن بوده و کمتر در رابطه با معایب مواد قانونی آن اظهارنظر شده است، به همین جهت ذیلا به برخی از این ابهامات مختصرا اشاره میگردد، شاید زمینهای برای بررسی بیشتر و احیانا رفع ایرادات احتمالی باشد.
مالیات بر ارزش افزوده همان مالیات برمصرف است، پس این مالیات مانند کشورهایی چون امارات و ترکیه، باید در نهایت پس از خرید کالا، توسط مصرفکننده پرداخت شود.
قانون مالیات بر ارزش افزوده حتما مثبت است و نخستین تاثیر مثبت اجرای آن، جلوگیری از قاچاق کالاست؛ چرا که مطابق این قانون هر کالایی باید در دفاتر رسمی ثبت شود. دیگر تاثیر مثبت، این است که اجرای این قانون موجب مشخص شدن درآمد و در نتیجه جلوگیری از فرار مالیاتی میشود.
دیگر مزیت این شیوه این است که دولت با اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده، زودتر مالیات خود را دریافت میکند و مالیات مضاعف به مقدار زیادی از بین میرود؛ یعنی وقتی واردکنندهای ماده اولیهای وارد میکند، باید مالیات آن را بپردازد و وقتی تولیدکنندهای این ماده اولیه را از واردکننده خریداری میکند و آن را به محصول مصرفی تبدیل میکند او هم باید مالیات بپردازد و وقتی کارفرمایی این محصول را خریداری کرده و آن را در امور مربوط بهخود به کار میبندد او هم باید مالیات بپردازد و به همین ترتیب امکان دارد گاهی ۵ تا ۶ صنف مختلف مالیات بپردازند.
این در حالی است که مالیات بر ارزش افزوده در واقع از پرداخت این مالیاتهای مضاعف جلوگیری میکند و باعث شفافسازی امور مالیات میشود. البته نباید از نظر دور داشت که نحوه اجرای مالیات بر ارزش افزوده، با چالشهایی مواجه است.
اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده نیازمند سازوکار و زیرساختهای لازم است و بر این اساس باید تمام معاملات شناسنامهدار شوند تا با صدور فاکتور، نوع، مقدار، قیمت، تاریخ و محل فروش کالا مشخص شود؛ اما هماکنون در کشورمان، تنها فرش و طلا با صدور شناسنامه یا همان فاکتور معامله میشوند که برای اجرای مالیات بر ارزش افزوده، این موضوع باید به سایر کالاها تعمیم داده شود.
فراهم ساختن زیرساختها در نظام بانکی برای اجرای این طرح نیز ضرورتی دیگر است که باید به آن توجه شود؛ اما بدون شفافسازی و فراهم کردن زیرساختهای لازم، با اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده، نوعی هیجان دور از واقعیت اقتصادی بر بازار حاکم میشود. مثلا در اجرای این قانون بهدلیل ناآشنایی تجار و بازرگانان با اثرات مثبت آن و اینکه باید مالیات سال دیگر را امسال بپردازند، باعث میشود تا نوعی هیجان در بازار ایجاد شود و مالیات پرداختی روی قیمت تمامشده محصولات محاسبه شود